عملیات یهودیان برای مبارزه با پیامبر اکرم
بهانهتراشیهای قوم بنیاسرائیل در قبال تمام الطافی که خداوند و حضرت موسی(ع) به این قوم لطف داشتند و به تأیید قرآن در سوره مائده آیه ۸۲: «به طور مسلّم، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت» ما را متوجه این امر میسازد که قوم بنیاسرائیل و در اصل «یهود» انبیاء الهی را مانع رسیدن به اهداف خود میدیدند و پذیرشی در برابر پذیرفتن حق نداشته و همواره دنابل ایجاد تحریف در ادیان الهی قبل و بعد خود بودهاند.
جریان یهود پس از حضرت عیسی(ع) جز اسلام تهدید دیگری در برابر خود احساس نمیکرد. حجت الاسلام طائب در کتاب دشمن شدید میگوید: مجموعه عملیات یهودیان برای مبارزه با پیامبر آخرالزمان در سه مرحله طرحریزی شده بود:
ترور پیامبر اکرم و جلوگیری از ظهور ایشان
ایجاد موانع بر سر راه ایشان برای جلوگیری از رسیدن به قدس؛ چون قدس محور خواسته یهود بود و اگر این منطقه به دست پیامبر اسلام فتح میشد یهود برای همیشه ناامید میگردید.
نفوذ در حکومت پیامبر خاتم و حاکمیت بر آن بدان جهت که یهودیان تعالیمی از حضرت موسی(ع) دیده بودند و مسلط به علم چهرهشناسی بودند و نسبت به چهره پدر و مادر و نسل پیامبر خاتم شناخت داشتند و حضرت موسی(ع) از پیامبر خاتم به آنها خبر داده بود و یهودیان در عربستان ساکن شده بودند. یهود از ابتدا دنبال این بود که نگذارد وجود مبارک حضرت رسول به این دنیا بیاید و با ترور هاشم و عبدالله سعی در انجام این کار داشت اما چیزی نتوانست مانع به دنیا آمدن وجود نورانی حضرت محمد(ص) شود.
طبق برخی منابع، آنها در دوران کودکی پیامبر نیز به دنبال به قتل رساندن ایشان بودند که موفق به این امر نشدند و راه چاره دور کردن ایشان از مکه بود و به همین علت حضرت را به دایه سپردند تا دورتر از مکه، از ایشان پنهانی نگهداری کند.
تشکیل حکومت در مدینه و مانعی بزرگ به نام یهود
یهودیان شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان در یثرب ساکن میشود پس قبل از ورود پیامبر، یهودیان در یثرب و مسیرهای منتهی به قدس ساکن شدند چرا که میدانستند هدف نهایی ایشان رسیدن به قدس است. پیامبر اکرم پس از ورود به مدینه، حکومت و قدرت سیاسی را تشکیل دادند که یکی از لوازم نبوت بود و این امر موجب شد تا یهود تلاش خود را در رویارویی با اسلام و حکومت پیامبر افزایش دهد.
جنگ بدر و شکست قریش به هر اندازه برای مسلمانان، عظمت، شکوه و شادی آفرید، برای یهودیان ساکن در مدینه و اطراف آن ترس، وحشت و ناراحتی ایجاد کرد؛ زیرا تا به آن روز یهودیان آن منطقه، اهمیت زیادی به تبلیغات اسلام و پیشرفت مسلمانان نمیدانند و خطری از این ناحیه حس نمیکردند، اما شکست قریش و پیروزی مسلمانان موجب شد تا آنها به پیمانشکنی و آزار و اذیت مسلمانان روی بیاورند.
نخستین گروه یهودی که پیمانشکنی کرد و عهد خود را با پیامبر نادیده گرفت، قبیله بنیقینقاع بود که ۱۵ روز مسلمانان آنها را محاصره کردند و اموالشان را مصادره و آنها را تبعید کردند.
مبارزه یهود با پیامبر فقط در این منحصر نبود، بعد از بنیقینقاع، بنینضیر بودند که با سوء قصد به جان نبی مکرم اسلام(ص) عهد و پیمان خود را شکستند و پس از آن، یهودیان لشکر دههزار نفری را که از تمام جزیرة العرب جمع شده بودند را در سال پنجم هجرت به سمت مدینه حرکت دادند. بعد از کندن خندق به پیشنهاد سلمان فارسی، یهودیهای داخل مدینه (قبیله بنی قریظه) عهد خود را با پیامبر شکستند و در داخل شهر هر کس را میدیدند به آن تعرض میکردند.
جبهۀ یهود برای نفوذ به درون حاکمیت، در پی کسی بودند که از عهدۀ دو مأموریت برآید:
در کنار رسول خدا به گونهای رفتار کند که مسلمانان او را شخصیتی برجسته و توانمند برای خلیفه شدن بشناسند.
سازمانی ایجاد کرده و کسانی را گرد هم آورد كه حكومت او را به رسمیت بشناسند؛ همچنین کسانی باشند که در حمایت از او تلاش کنند و مسلمانان را گرد او جمع نمایند.
:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0